آنه ماری شوراتسنباخ
مرضیه احمدی
آنه ماری شوارتسنباخ ( Annemarie Schwarzenbach) نویسنده، روزنامهنگار، عکاس و باستان شناس در سال 1908 در یک خانواده ثروتمند و با نفوذ در سوئیس به دنیا آمد، از کودکی رویای نویسنده شدن را در سر داشت و زمانی که در سال 1931 دکترای خود را در رشته تاریخ به دست آورد، اولین کتاب خود را منتشر کرد. مدتی بود که اندیشهی سفر به شرق را در ذهن خود میپروراند و برای او که از روحیه ای ضد فاشیستی برخوردار بود، سفر میتوانست گریزی هر چند کوتاه باشد تا شاید کمی از مشکلات اجتماعی حاصل از فضای حاکم بر اروپای بحرانزدهی آن روزها و دردهای شخصیاش رها شود. شرق برای او همچون سایر اروپاییان ماهیت افسانهای داشت، سرزمینی در دوردست که ساکنان آن از مرگ هراسی به دل راه نمیدهند و به راحتی پذیرای آن هستند زیرا مرگ را ادامهی زندگی میدانند. در سفرهایش به خاورمیانه از ترکیه، سوریه، لبنان، فلسطین، عراق، ایران و افغانستان گزارش، سفرنامه و هزاران عکس تهیه کرد، او در طی این سفرها از شهرهایی چون حلب و بغداد هم عکاسی کرد که کمتر فرد خارجی در آنها حضور مییافت، هیچ کشوری نتوانست مانند ایران توجه او را به خود جلب کند، کوهها و طبیعت ایران حس بودن در وطن را برای او تداعی میکرد و همین موجب شد که چهار سفر را به ایران تجربه کند، لازم به ذکر است او در بعضی از سفرهایش به ایران در کاوشهای باستان شناسی که در شهر ری در حال انجام بود همکاری داشته است. آخرین سفرش به خاورمیانه به همراه دوستش الا مایلارت کمی قبل از شروع جنگ جهانی دوم و در سال 1939 بود.
مسیر سفر آنه ماری شوراتسنباخ در سالهای 1934-1933
آنه و دوستش قبل از سفر به خاورمیانه سال 1939
کربلا کاظمین
رود دجله اربیل
دمشق
بیابان کوفه به کربلا اسلامبول
حلب حلب
او را اولین روزنامه نگار و عکاس سوئیسی میدانند که به ایران و افغانستان سفر کرده و موجب آشنایی مردم کشورش برای نخستین بار با این فرهنگها شد، در طی این سفرها عکسهای تاریخی مهمی از فرهنگ و وضعیت زندگی مردمان خاورمیانه را ثبت کرد. او سعی داشت تا از طریق نوشتن خود را رها کند و همواره در پی یافتن دلایل پیچیدهی بحرانهای زندگی خود بود.
مازندران اصفهان

قزوین پرسپولیس
فیروزکوه
گنبد قابوس مشهد
مرگ در ایران، سفر به خاور نزدیک، همهی راهها باز است، راه ظالمانه و راه و رسم دنیا عنوان کتابهایی به قلم آنه ماری است و میتوان از درون این کتب به واقعیتهای فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی آن زمان در کشورهای مربوطه دست پیدا کرد زیرا او در سفرهایش از فرهنگها، مردم و تجربه هایی که با آنها مواجه میشد، مینوشت و عکس میگرفت.
به عنوان مثال او در نوشتههایش در کتاب مرگ در ایران به ممنوعیت استفاده از چادر برای زنان در زمان حکومت رضا شاه و اعتراضاتی را که در شهرهای مذهبی در پی داشت، اینچنین مینویسد: « چند هفته پیش شاه، کلاهی که به کلاه پهلوی خوانده میشد را ممنوع و جایگزین آن را کلاه اروپایی توصیه کرد، اما به زنان اجازه داد چادرشان را بردارند و در خیابان بیحجاب ظاهر شوند از همین رو اینجا و آنجا از تشنج به ویژه در شهرهای مقدس سخن میگفتند » (شوارتسنباخ، 1388: 24). در جایی دیگر زندگی زنان افغان، زیبایی طبیعی آنها، مهماننوازی، غرور، هوش و سرزندگی آنها را بیان میکند.
ترکستان بامیان
بامیان هرات
جلال آباد
جلال آباد غزنی
او علاوه بر کشورهای آسیایی به کشورهای دیگری هم سفر داشت که در این زمینه میتوان سفرهایش به آمریکا در سالهای 1938- 1936 در دوران رکود بزرگ را عنوان کرد. نوشته ها و عکسهای او از شرایطی که آمریکا در سراسر کشور دچار فقر و بیکاری گسترده شده بود، دارای روحیه انتقادی بودند. او در یکی از سفرهایش به آمریکا باربارا همیلتون عکاس و روزنامه نگار آمریکایی را همراهی کرد و عکسهای او از مزارع پنبه، کارخانهها و جمعیت کارگر، بسیاری را تحت تأثیر خود قرار داد.
عکس هایی از دوران رکود آمریکا