اوسپ میناش اوغلو
زهرا خداداده
1. نگاهی به زندگی اوسپ میناش اوغلو
«میناش اوغلو» بیستوششم ماه فوریه سال 1929 در شهر ساماتیا به دنیا آمد. این هنرمند که اصالت ارمنی دارد دوران کودکستان را در مدرسهی «راهبه » ایتالیا سپری کرده و تحصیلاتش را در دبیرستان مشهور فرانسوی سنت بنوئیت در کاراکوی ادامه داد. اما دوران دبیرستان را به علت تنگدستی خانواده و مشکلاتشان در راستای پرداخت مالیات، ادامه نداد. در سال 1951، میناش اوغلو با جون آرمس ، یکی از اعضای لابراتوار شرکت کداک در سمت بیاوغلو ، شروع به کار کرد و پایههای عکاسی را در زندگیاش گذاشت. میناش اوغلو میگوید: «آن زمان تجارت عکاسی عمدتاً در دست اقلیتها بود. عکاسی شغلی بود که مسلمانان زیاد به آن رغبت نداشتند. من در لابراتوار کداک تجربهی طولانی داشتم. با این حال، حوادث 6-7 سپتامبر اتفاق افتاد. این شرکت از این وقایع بسیار متضرر شد و نتوانست ادامه دهد و تعطیل شد. من هم کارم را از دست دادم.» 0میناش اوغلو سالهای بعد زندگیاش را در اروپا سپری کرد و پس از بازگشت به استانبول تلاش کرد تا بزرگترین استودیوی زمانهی خودش را در استانبول تأسیس کند، وی در بیمارستان بومونتی در شش سپتامبر دو هزار و سیزده درگذشت.
2. اولینهایی که در ترکیه به ارمغان آورد؛
از قدیمیترین آتلیههای ترکیه متعلق به میناشاوغلو بود. در واقع عناصر زیادی وجود داشت تا میناش اوغلو را به یک عکاس برجسته تبدیل کند. یکی از این اتفاقات این بود که او نخستین عکاس در ترکیه بود که در اواخر دههی 1870 موفق به چاپ عکاسی رنگ شد. ابراهیم زمان ، عکاس ترک، در رابطه با اوسپ میناشاوغلو میگوید: «او نخستین کسی بود که در اواخر دههی هفتاد، در ترکیه عکس رنگی گرفت.» علاوه بر این؛ فیلم 35 میلیمتری سینمایی را به اسلاید تبدیل کرد و افتخاری بینالمللی را رقم زد. افتخارات او محدود به اینها نبود؛ میناش اوغلو اولین فردی بود که فیلمهای منفی رنگی، ماشینهای چاپ خودکار و اسلاید فیلم مثبت را در کشور ترکیه معرفی کرد. او تلاشهای زیادی کرد، عکاسی امروزی ترکیه این پیشرفت را حاصل تلاشهای او میداند.
3. دوران زندگی در پاریس؛
میناش اوغلو در نتیجهی اتفاقات غمانگیز زندگی شخصیاش در سال 1956 به پاریس سفر کرد. یعنی؛ هنگامی که وقایع 6 - 7 سپتامبر 1955 برجسته شد، فشار بر غیرمسلمانان نیز او را خسته کرد و تصمیم گرفت به پاریس برود. پاریس برای او همچون یک مرکز آموزشی بود که به او امکان پیشرفت در عکاسی را میداد. او تحصیلات خود را در مدرسهای وابسته به اتحادیهی عکاسان حرفهای ادامه داد و شروع به کار در آزمایشگاهی به نام سوشیِت رومافوت کرد. او فرایند ظهور و همهی فوت و فنهای عکاسی را فرا گرفت. میتوان گفت که شش سال زندگی او در پاریس، سالهای طلایی عکاشیاش محسوب میشود.
4. دوران زندگی در استانبول؛
میناش اوغلو که به دلیل وقایع 1955 مجبور به ترک استانبول شده بود و با مهاجرتش به پاریس در زندگی هنری و اجتماعیاش به پیشرفتهایی دست یافته بود، این بار به علت جنگ الجزایر و فرانسه دوباره به زادگاهش، استانبول بازگشت. پس از بازگشت به استانبول زمانش رسیده بود تا تمام آنچه آموخته بود و تجربهای که کسب کرده بود را به کشورش ببرد. او در سال 1962 به وطنش برگشت و «استودیو اُسپ » بزرگترین استودیوی زمان خودش را در ترکیه تأسیس کرد. این استودیو با سهم خود در توسعهی عکاسی رنگی از طرف میناش اوغلو، به یک افسانه تبدیل شد. او در آن سالها سفر میکرد و از آناتولی عکاسی میکرد. دربارهی این موضوع می گوید: «بعد از بازگشت از پاریس، اولین کار من خرید یک دوربین و رفتن به آناتولی بود. هدف من دیدن سرزمین زیبای ما و همچنین کسب درآمد بود. در آن سالها هیچ عکس دقیقی از گوشه و کنار مختلف آناتولی وجود نداشت. به مکانهایی که میرفتم، شهردار و حتی فرماندارشان برای عکاسی کردن به من کمک میکردند. آنها بر این تصور بودند که من با عکاسی از آن مکانها در ارتقاء و معرفی این مکانها و استراحتگاههای آنجا سهمی دارم.» یکی از معروفترین عکسهای منظرهی میناش اوغلو، از بالکن خانهی مادربزرگش در ساماتیا بود.
5. افسانهی استودیو اُسپ؛
استودیو اُسپ، از لحاظ مکانی در اوایل در محلهی سرکهچی بود و پس از مدتی که کارهایش زیاد شد و نیاز به فضای بیشتری بود به محلهی بیاوغلو نقل مکان کرد. طبقهی بالایی استودیو که مساحت آن هزار متر مربع بود، به عنوان کارگاه و طبقهی پایین به عنوان انباری مورد استفاده قرار میگرفت. میناش اوغلو در این استودیوی باشکوه مزرهای بایدها و نبایدهای کار هنریاش را رد کرد و دست به تولید کارهای عجیب و متفاوت زد. دههی 1960 سالهای باشکوه موفقیت او و استودیو بود. او تمام درآمدش از عکاسی را باز هم صرف عکاسی میکرد. تمام لوازم فنی را که در خارج از کشور دیده بود به کشور ترکیه آورد و در سالهای پایانی دههی 1960، با گرفتن اولین عکس رنگی در ترکیه، نام خود را در تاریخ عکاسی ترکیه ثبت کرد.
6. عکاسی از افراد مشهور؛
اوسِپ میناش اوغلو از هنرمندان سرشناس و معروف ترکیه همچون زِکی موران ، ییلماز گونِی ، جونِیت آرکین ، کادیر اینانیر ، صدری آلیشیک ، تورکان شورای ، اِنگین چالار ، فِری جانسِل عکاسی کرد. میناشاوغلو در تجسم تاریخ سینما و موسیقی معاصر ترکیه تلاشهای بسیاری کرد.
7. دورهی استودیو شو؛
اوسِپ میناش اوغلو پس از مدتی نام «استودیو اوسپ» را به «استودیو شو» تغییر داد. او در این باره چنین میگوید: «مدتی اسم استودیو را با عنوان "استودیو اوسپ" ادامه دادم ، اما بعداً آن را به "استودیو شو" تغییر دادم. من به سختی کارِ عکاسی از بازیگران سینما را شروع کردم. مِحموت زِکی ، مالک مجلهی پَری در آن سالها نزد من آمد، تمام عکسها و پوسترهای مجلهی خود را به کارگاه ما داد. 35 نفر سالها در استودیو شو با من کار کردند. در آن زمان در استانبول چنین جایی نبود. خیلی از مشاهیر محبوب ترکیه اوایل شروع کارشان برای گرفتن عکس خودشان به استودیو من مراجعه کردند. همهی هنرمندانی که من نمیتوانستم اسامیشان را به یاد داشته باشم با ما کار میکردند. او همچنین میگوید: «مادرِ تورکان شورای (بازیگر سرشناس و محبوب ترکیه) من را خیلی دوست داشت. پس از عکاسی از او در استودیو زیر عکسش نوشتیم: (استودیو اُسپ). این عکس به همراه نوشتهای در یک مصاحبه با مادر تورکان شورای در یک صفحهی بزرگی از روزنامه چاپ شد.
او میگوید: «گرفتن عکسی که هنرمندان صحنه را راضی کند بسیار دشوار است. برای به دست آوردن نتیجهی عالی باید بسیار تلاش کرد. اکنون که عکاسی دیجیتالی شده است، صد تا عکس میگیرند و همان لحظه نتیجه را میبینند. خب البته، نهایتاً به یکی یا دو نتیجهی مطلوبی هم میرسند. ما چنین امکانی نداشتیم. لازم به رتوش بسیار خوب بود و همه خواستههای مختلفی داشتند. آدمهای مختلفی با سطح انتظارات متفاوت به استودیو میآمدند، بعضیها به کار بها نمیدادند و بعضیها ارزش خیلی زیادی میدادند، کاری که استودیو شو انجام میداد سخت و در عین حال شیرین بود. با وجود فراز و فرودهای زیادی استودیو در سال 1984 با مشکلات زیادی از طرف کم لطفیهای کارکنانش و دزدیها و همزمان با دورهی قحطی در ترکیه و کم شدن کارها و با بدهیهایی مواجه شد و به اجبار استودیوی پر آوازهی زمانه را برای همیشه تعطیل کردم.
بایگانی عکسهای اوسپ میناش اوغلو در قالب نمایشگاهی در سال 2009 با گردآوری تایفون سَرتتاش به نمایش گذاشته شد. نتیجهی پروژه تحقیقات ده ساله تایفون سرتتاش درباره آرشیو اوسپ میناشاوغلو، با بیش از چهارصد تصویر، قابل بهره برداری به عنوان یک دایرهالمعارف تصویری نیز میباشد، که تاریخ جمهوریت را توصیف میکند. این عکسها توسط انتشارات آراس با عنوان استودیو اوسِپ در قالب کتاب منتشر شد. در این کتاب علاوه بر عکسها اطلاعاتی از اوسپ میناش اوغلو از جمله تجربیاتش در حرفهی عکاسی، داستان مهاجرتش از ترکیه و داستان بازگشتش به ترکیه نوشته شده است.
8- مشکلات اقتصادی
عکاس ترکیه که با به ارمغان آوردن «اولینها» شناخته شد، در سالهای پایانی عمرش با مشکلات مالی مواجه شد. استودیو تعطیل شد و اوضاع رفتهرفته وخیمتر شد. با دوربین عکاسی که با زر و زور خریداریاش کرده بود به عکاسی ادامه داد و هر کدام از عکسهایش را به یک لیر میفروخت و آن درآمد ناچیز را صرف ادامهی حیاتش میکرد.
میناش اوغلو در سال 2008 در یکی از مصاحبهها میگوید: «کسی را ندارم، هیچوقت ازدواج نکردم، آخرین فرزند خانوادهام بودم که از برادر بزرگتر از خودم شانزده سال کوچکتر بودم. خیلی سال قبل خانوادهام را از دست دادم. برخی از بستگان من هنوز زنده هستند، اما نمیدانم اکنون آنها کجا هستند. در قبرستان ارمنی بالیکلی ، یک قبرستان خانوادگی بزرگ به اسم من داریم. به وقتش خانوادهام برای همهی ما مزار خریدند، اخیراً عکسی از قبرستان گرفتم تا اگر روزی اتفاقی برای من افتاد بدانند که کجا باید دفنم کنند و آن عکسها را به آشنایانی واگذار کردم. پول آگهی مرگم را نیز کنار گذاشتهام تا خبرش را در روزنامه چاپ کنند. من به بازی شطرنج علاقهی زیادی دارم اما دیگر مثل گذشته نمیتوانم بازی کنم، اما از بازیکنان عکس میگیرم. سپس آن عکس ها را چاپ میکنم و آنها را روی میز میگذارم. هر کارتپستال یک لیر است. برخی آنها را نمیخرند، برخی نقد میخرند، برخی آن را میگیرند و میگویند بعداً پولش را میدهم. علاوه بر همهی این سختیها او با مشکلات سلامت جسمانی نیز روبهرو شد و در تاریخ شش اوت دو هزار و سیزده چشم از جهان بست.
خبر درگذشت اوسپ میناشاوغلو در توییتر توسط تایفون سَرتاش اوغلو و انتشارات آراس منتشر شد.
منابع