زنان هنرمند غرب آسیا
هفتهی هنر آلسرکال ، میزبان آثاری از هنرمندان زن خاورمیانه از اِتل عدنان گرفته تا دایانا الحدید ، هنرمندانی از خاورمیانه تا شمال آفریقا که در سطح بینالمللی توجه هنر جهانی را به خود جلب کردهاند است. منطقهی هنری آلسرکال به قسمتی از ناحیهی صنعتی قدیمی القوز ، با محوریت خیابان آلسرکال ، برای تبدیل شدن به قطب هنر شهر دبی بازسازی شده و مرکز اصلی هنر جدید و نوظهور در دبی است و به محل قرارگیری برخی از مهمترین گالریهای هنری معاصر شهر دبی تبدیل شده است. در این منطقه گالریهایی مانند گالری هنرسبز ، خط سوم تأسیس شدهاند. آثار این رویداد را میتوان به سه دسته بر اساس هنرمندان خالق آنها تقسیم کرد. دستهی اول عبارتند از آثار هنرمندان برجستهی تاریخ هنر خاورمیانه نظیر منیر شاهرودی فرمانفرمائیان (ایران، 23 اثر)، مونا هاتوم (فلسطین، 54 اثر) که به این رویداد ارزش و اعتبار خاصی بخشیدهاند. دستهی دوم هنرمندان معاصری مانند شیرین نشاط (ایران، 76 اثر)، غادا عامر (مصر، 36 اثر)، گوهر دشتی (ایران، 11 اثر)، نیوشا توکلیان (ایران، 10 اثر) و دستهی سوم شامل آثاری از استعدادهای نوظهور نظیر مریم حسینی (ایران، 11 اثر)، هایو کاهرمان (عراق، 23 اثر) است. در این حراج آثار هنری در مدیومهای مختلف نقاشی، عکاسی، مجسمهسازی، چاپ، طراحی صنعتی، چیدمان و هنرهای مفهومی وجود دارد. به بهانهی این اتفاق، به صورت مختصر نگاهی به هنرمندان ایرانی حاضر در این رویداد خواهیم داشت.
منیر شاهرودی فرمانفرمائیان
منیر شاهرودی فرمانفرمائیان (م. 1301، قزوین) هنرمند سرشناس ایرانی، تحصیلات خود را در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران آغاز کرد. پس از ازدواج با منوچهر یکتایی نقاش و شاعر، در سال ۱۳۲۴ (اواخر جنگ جهانی دوم) به نیویورک رفت و در دانشگاه کورنل به تحصیل پرداخت. سپس به مدرسهی طراحی پارسونز که قسمتی از دانشگاه نیویورک بود، رفت و به مدت سه سال تصویرگری مُد خواند. در اواسط دهه ۱۳۳۰ خورشیدی بهعنوان تصویرگر مُد برای نشریاتی چون تاون ، کانتری ، و گلامور طرح پوشاک میکشید و بهعنوان گرافیست تجاری و طراح پوشاک برای فروشگاههای بزرگ کار میکرد. حضورش در مجامع هنری نیویورک و آشناییاش با هنرمندان بزرگی چون اندی وارهول ، افقهای تازهای را پیش روی او گشود. پس از ۱۲ سال، در سال ۱۳۳۶ به ایران بازگشت و در دومین ازدواج خود با ابوالبشر فرمانفرماییان ، نام خانوادگی همسرش را بهعنوان نام هنری خود برگزید. در دههی ۳۰ و ۴۰ خورشیدی چندین نمایشگاه هنری در ایران برپا و تعدادی جایزه هنری دریافت کرد. سفرهای متعدد فرمانفرماییان به مناطق مختلف کشور او را با فرهنگ و هنر سنتی ایران آشنا کرد و آثار بومی بسیاری از جمله نقاشی قهوهخانهای، فرش، قالی، نقاشی پشت شیشه و... را گردآوری نمود. همین آشنایی با فرهنگ و هنر سنتی بود که باعث شد فرمانفرمائیان در اواخر دهه ۴۰ به سبک شخصی خودش برسد که ترکیب تکنیک قدیمی نقاشی پشت شیشه، آینهکاری، خاتمکاری و هندسه اسلامی و طراحی معمارانه بود. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، پس از مصادرهی خانه و بسیاری از آثارش او دوباره به نیویورک برگشت. مهاجرتی که ۲۶ سال طول کشید. اما ریشههای ایرانی او که در هنرش تجلی پُر رنگی داشت، در دهه ۸۰ او را دوباره به میهن کشاند. در سال ۱۳۸۳، فرمانفرمائیان با بازگشت دوباره به ایران، استودیوی خویش را گشود و بر روی آثاری که در دههی ۷۰ ارائه داده بود متمرکز شد. برای نخستین بار پس از انقلاب اثری حجمی از این هنرمند با عنوان «آب روشنایی است» در نمایشگاه باغ ایرانی به نمایش درآمد. آثار بسیاری از منیر فرمانفرمائیان علاوه بر موزهها و مراکز هنری، در اماکن عمومی هم نصب و به نمایش درآمده است. منیر فرمانفرمائیان، پس از ۷ دهه فعالیت هنری، شامگاه شنبه ۳۱ فرودین 1398 در خانهی خود در تهران، درگذشت.

Khordad (Convertible Series), 2011
گلناز فتحی
گلناز فتحی (م. 1351، تهران) دارای مدرک کارشناسی طراحی گرافیک است و از انجمن خوشنویسان ایران نیز دیپلم دارد. این هنرمند برنده جایزه بهترین خوشنویس زن ایران در سال 1374 شد و نمایشگاههای بسیاری از آثارش به صورت گروهی و انفرادی در داخل و خارج از کشور برگزار شدهاند. گلناز فتحی جزو معدود زنانی است که در زمینه خطاطی و خوشنویسی به مقام استادی دست یافته است. او در سالهای اخیر به واسطه زبان جدیدی که در نقاشیخط به وجود آورد در مجامع هنری بینالمللی شناخته شده است. آثار این هنرمند که به غیر از اسکاندیناوی و استرالیا در دیگر کشورهای جهان به نمایش در آمده است در بسیاری از موزههای مشهور جهان همچون موزه متروپولیتن ، موزه بریتانیا ، موزه برایتن ، موزه سنگاپور و ... نیز وجود دارد. او می گوید: «من یک مدت همه آثارم به فروش میرفت و این اتفاق مرا خیلی میترساند. آن زمان فهمیدم که باید درها را بست چون به این میاندیشیدم که حجم کاری که دارد از دستم میرود و به فروش میرسد، معنا ندارد. از این ترسیده بودم که به یک هنرمند بازاری تبدیل شوم و پول مرا گول بزند. من نمیخواستم که تولیدم را بالا ببرم و کیفیت کارم پایین بیاید، بنابراین تصمیم گرفتم که درهای پیش رو را ببندم. آن زمان بخش مادی خطاطی را کنار گذاشتم و در داخل کشور واقعاً غیب شدم و تمرکزم را روی فعالیتهای خارج از ایران گذاشتم.»
Untitled, 2004
شیرین نشاط
شیرین نشاط (م. 1336 ، قزوین) هنرمند مطرح دوران معاصر هنر ایران به شمار میرود، به گونهای که نام وی در بسیاری از کتابهای درسی تاریخ هنر در دانشگاههای معتبر دنیا مطرح شده است. شهرت وی بیشتر به دلیل سبک خاص و نگاهی نو به رویکردهای اجتماعی بوده که بسیار مورد توجه مخاطبان و نقادان این حرفه قرار گرفته است. نشاط برای ادامه تحصیل در سن ۱۷ سالگی به آمریکا سفر کرد. او سپس در دانشگاه کالیفرنیا در رشته هنر مشغول به تحصیل شد. پدر وی فیزیکدان و مادرش خانهدار بود. شیرین نشاط می گوید که پدرش همیشه یکی از طرفداران سبک و سیاق زندگی غربی بوده و آرام آرام این علاقه سبب شد که پدر و مادرش با سنتها و ارزشهای شرقی بیگانه شوند. او میافزاید آنها هویتی را به دست آوردند که در خور موقعیت اجتماعی آنها بود. نشاط دوران تحصیل خود را در مدرسهی کاتولیکها در تهران گذراند؛ تجربهای که از آن با عنوان «غربی سازی» یاد میکند. پدر او همواره دخترانش را به مستقل شدن، ریسک پذیری و دنیا دیده شدن تشویق می کرده است. از یک سو علاقه به غرب و از سوی دیگر ( از طرف خانواده مادری) علاقه و پای بند بودن به سنت ها باعث شد که شیرین نشاط توجه ویژهای به موضوع هویت داشته باشد. وی این دید متفاوت خود را در عکسها و فیلمهایش به نمایش میگذارد. شیرین زندگی خود در غرب را با عنوان «تبعید خود خواسته» میخواند. او هنگامی که پس از سالها به کشور بازگشت تغیرات بسیاری را در مردم و فرهنگ آنها احساس کرد. تغییراتی که به گفتهی وی هم جالب و هم ترسناک بودند. او نه تنها در بین دو فرهنگ قرار گرفته بود (دو فرهنگ متفاوت) بلکه حس نوستالژی و تفاوت مردم و فرهنگ در این سالیان را نیز کاملا حس می کرد. در کارهای وی تضاد و دوگانگی کاملا مشهود است. برای نمونه در عکسهایش از قطبهای کاملا متضاد استفاده می کند؛ مانند تقابل زن و مرد، سیاهی و سفیدی، مرگ و زندگی. او همچنین در آثارش از شعرهای شاعران زن معاصر ایرانی استفاده میکند که اغلب این شعرها روی عکس مربوط به زنان نوشته میشود. یکی از نکاتی که کارهای نشاط را متفاوت و زیبا میکند، حس قدرتی است که در عکسهایش موج می زند. مانند دستهای گره خورده به هم و زن و اسلحه که شاید به گونهای قدرت و جنسیت را به زیر سوال میبرد. اما این قدرت در بیشتر عکسها با نگاههای خیره و گاه محزون زنها گره خورد که بیانگر جایگاه اجتماعی زنان و پذیرفته شدن این جایگاه توسط آنها است.

Rapture series (women in a line), 1999
شیوا احمدی
شیوا احمدی (م. 1354، تهران) که در حال حاضر در میشیگان زندگی میکند. وی در سال 1379 در رشتهی طراحی مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه ایالتی وین دریافت کرد. احمدی زبان بصری پویایی آفریده که از مینیاتورها و هنر و معماری ایرانی اسلامی الهام گرفته است و از آنها برای کندوکاو موضوعات اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار در خاورمیانه سود برده است. او با نوآوری در زمینهی اسطوره، سرمایهداری و وابستگی خاورمیانه به نفت، برای جلب توجه بیننده به این موضوعات بشکههای نفتی را نقاشی کرده است. احمدی با نقاشی بشکههای بزرگ مخصوص نفت آنها را از ماهیت صرفاً کاربردیشان به اثری هنری و دارای محتوای هنری و مفهومی تبدیلشان میکند. همچنین از شخصیتهای اساطیری و مینیاتوری ایرانی الهام میگیرد.

The House, 2019